روزنه ای به سمت شعر

اشعار محمد احسان افتخاری پور

روزنه ای به سمت شعر

اشعار محمد احسان افتخاری پور

من محمد احسان افتخاری پور هستم
متولد یزد در سال1380
شعر میگم

گاهی هم طنز

همین...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

یزد

فاضل نظری:
"زمستان نیز رفت اما بهارانی نمیبینم
براین تکرار در تکرار پایانی نمیبینم"

من:
بر این صحرا زمستان رنگ بارانی نمیبینم
و سرما آمد اما من زمستانی نمیبینم

چه بر ما رفته است ای یزد ایدرّی که امسالم
"زمستان نیز رفت اما بهارای نمیبینم"

زمین هایت اگر خشکند اگر بی آب ای شهرم
چه بهتر چون که اینجا موج و توفانی نمیبینم

زمین هایت اگر شورند یزدی ها نمک دارند
و کورست آنکه میگوید نمکدانی نمیبینم

خدایا یزد درمانی به جز باران نمی خواهد
و او میمیرد از این درد و درمانی نمیبینم





محمد احسان افتخاری پور

رباعی پسته!!!!

به نام خدا

سلام


من پسته ی صادراتی از کرمانم
امروز میان ظرفتان مهمانم
ای دوست اگر ز خنده ام می پرسی
از قیمت خویش ایچنین خندانم

=---------------=----------------=

نظرات منتقدانه پذیرفته میشود

محمد احسان افتخاری پور

دوبیتی تجدیدی

سلام

به نام خدا

 

خداوندا دگر طاقت ندارم

و میترسم دگر طاقت نیارم

من از وحشت ز تجدیدی در آخر

به صحرا و بیابان سر گذارم

 

------------------------------------------------

نظرات منتقدانه پذیرفته میشود


                                                                     محمد احسان افتخاری پور

امام رضا

به نام خدا

 

خوش تر از درگاه تو دیگر کجاست؟

راستی اینجابهشتی با صفاست

 

خواب بودم؟ خواب میدیدم تو را؟

آمدم دیوانه گشتم این شفاست

 

یک دعایم باز هم شد مستجاب 

چون به من نزدیک تر اینجا خداست

 

تا که چشمم گنبدت را دید گفت

ای خدا من خواب هستم؟این رضاست؟

 

تا که از شهرم به مشهد میرسم

ذکر من در راه دائم یا رضاست

 

مـثل خورشید است این گنبد ولی

نور او. بهتر ز خورشید سما ست

 

باز هم دیوانه ام دانی چرا؟

چونکه در شعرم مکرر یا رضاست


محمد احسان افتخاری پور